نجوم چیست؟
تعریف نجوم:
نجوم علم مواضع،حرکات،ساختمان ها،سرگذشت ها و سرنوشت های اجرام آسمانی است. این دانش در نزد عالمان ودانشمندان اسلامی، همچنین در ادبیات قدیم با عنوان هیئت شناخته می شود. واژه انگلیسی این علم astronomy است و از دو واژه یونانی آسترون به معنای ستاره و نوموس به معنای قانون گرفته شده است. پیدا کردن اجرام سماوی از قبیل ستارگان، سیارات، اجرام میان سیاره ای و دیگر اجرام قابل رصد از تواناییهای این علم است؛ بنابراین رصدگران آسمان و علاقمندان آن در این طبقه قرار میگیرند.
نجوم درشمار معدود دانشهایی است که علاقمند غیر متخصص هنوز میتواند درپیشبرد آن سهمی داشتهباشد. در تاریخ نجوم کشفهای زیادی را میتوان نامبردکه به وسیلهی این منجمان غیر حرفهای صورت گرفتهاست.
تقسیمات علم نجوم :
1)هیئت ونجوم(astronomy): به طورکلی دربارهی اجرام آسمانی بحث میکند.
2)اخترفیزیک(astrophysics): دربارهی ساختار، خواص فیزیکی، ترکیب شیمیایی و تحولات درونی ستارگان بحث میکند و به مطالعهی حرکات ظاهری و حقیقی ستارگان و تعیین مواضع آنها نیز میپردازد. این بخش خود شامل دو قسمت است:
1)اخترفیزیک کاربردی(applid astrophysics)
2)اختر فیزیک نظری(theoretical asrophysics)
3)طالع بینی(astrology): به کمک حرکت و مواضع اجرام آسمانی به پیشگویی میپردازد و به طالعبینی علمی و غیرعلمی تقسیم میشود و در طالعبینی علمی تمام پیشگوییها منطبق بر موازین علمی است.
4)کیهانشناسی(cosmology):این رشته قوانین عمومی تکامل طبیعی و مادی جهان و ساختار آن را بررسی میکند. به عبارت دیگر جهان هستی را به طور کلی در نظر میگیرد و به مطالعهی آن میپردازد.
5)کیهانزایی(cosmogony):دربارهی چگونگی پیدایش و منشا کیهان بحث میکند. مسائل مربوط به پیدایش، تحول وتکوین عالم در قلمرو مطالعات کیهانزایی است.
تاریخچهی نجوم:
با بررسی آثار و نوشتههای باقیمانده متوجه میشویم که علم نجوم در تمامی تمدنها و قومیتهای متفاوت وجود داشته است. شاید به سختی بتوان گفت که چه تمدنی در این زمینه پیشقدم بودهاست.
آثاری در غارها به دست آمدهاست که نشان میدهد در حدود 13000 سال پیش به دانش ستارهشناسی و بررسی اوضاع آسمان اهمیت داده میشدهاست.
آثاری به دست آمده است که حدود 4000 سال پیش در چین به ثبت رخدادهای ستارهشناسی پرداختهاند.
در تمدن بینالنهرین نیز آثاری از ثبت حرکت سیارهی ناهید به دست آمدهاست. در این دوران همهی دانش نجوم بر ستارهشناسی و ثبت رخدادهای اتفاقافتاده، تکیه دارد.این فعالیتها بود که زمینهی بررسی فضا را فراهم آورد. با تشکیل تمدنهای مختلف، دانش نجوم جایگاهی خاص در میان آن مردم باز نمود.
در این دوره مردم کره نیز به ثبت شهابها پرداخته بودند. درتمدن مصر دانش ستارهشناسی منحصر به کاهنان مصری بود و هیچ شخصی به جز طبقهی کاهنان حق فراگیری ستارهشناسی را نداشت.
با گذشت زمان و پاگیری تمدن یونان این علم به آنجا نیز رخنه نمود. یونانیان با استفاده از دانش بابلیان به گسترش علم نجوم پرداختند. با ظهور فلاسفهی بزرگ یونانی این علم نیز رنگی فلسفی به خود گرفت و وارد مباحث فلسفه گردید.
بطلمیوس، مشهورترین و آخرین اخترشناس یونان باستان، توانست با تبیین مدل زمین مرکزی آن را برای سالهای سال تنها مدل توضیح فضا و اخترشناسی قرار دهد.
مسلمانان با ساخت زیجهای مختلف در زمینههای ثبترخدادهای نجومی همت گماردند. با شروع جنگهای صلیبی و ورود علم از دنیای اسلام به اروپا،اروپائیان متوجه عقب ماندگی خود شدند و این، شروع فراگیری علوم مختلف از دنیای اسلام بود.
کوپرنیک با استفاده از دانشهای اسلامی، تبیین کرد که خورشید مرکز عالم است و سیارات بر گرد آن میچرخند.
نیوتن با کمک دانشهای قبلی، قوتنین فیزیک کلاسیک را بنا نهاد. با کشف اورانوس وسپس نپتون مرزهای جهان بزرگتر شد و تعداد سیارات سامانهی خورشیدی از شش، به هشت سیاره رسید.
با کشف کهکشانهای دیگر، شناخت فضا گسترش بیشتری یافت و مرزهای شناختهشده از میلیاردها کیلومتر به میلیونها سال نوری و سپس به بیش از 13 میلیارد سال نوری رسید.
تعریف طالع بینی:
هنگامی که انسان غارنشین به آسمان بالای سر خود نگاه میکرد، تغییرات منظرهی آسمان، شب و روز و تغییرات سیمای ماه برایش پرسش برانگیز وشگفتیساز بود. این کنجکاویها موجب داستانسرایی و اسطورهسازی دربارهی پدیدههای نجومی شد. برای مثال؛ ابداع صورتهای فلکی و اسطورههای آنها از نمونههای بارز این مطلب است. این مسیر تا به آنجا ادامه یافت که منجمان باستان تا قرنها از روی حرکت و موقعیت ستارهها و سیارات به طالعبینی یا پیشگویی دربارهی حوادث آینده میپرداختند.
از سوی دیگر نظم تکرار برخی از پدیدهها مانند شب و روز، حرکت ظاهری خورشید، اهلهی ماه و¼ انسان را به این فکر واداشت که این پدیدهها را به صورت شاخص برای آغاز یا پایان فعالیتهای روزمرهاش مانند؛ کشاورزی، شکار و دریانوردی قراردهد و به نوعی کارهایش را براساس زمانسنجهای سالانه یا ماهانه انجام دهد. برای مثال؛ در یونان باستان، با پدیدارشدن خوشهی پروین در آسمان صبحگاهی در فصل بهار، در نیمکرهی شمالی، فعالیتهای دریانوردی آنها آغاز میشد.